به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بامداد 13 دی 1398 به وسیله دولت آمریکا در نزدیکی فرودگاه بغداد، پایتخت عراق ترور شد و به فیض شهادت نائل آمد. در این نوشتار به اختصار برخی نظرات آمریکاییها درباره شهید سلیمانی بیان میشود که به نوعی دلیل ترور وی را نیز مشخص میکند.
یکی از تعابیری که آمریکاییها درباره سردار سپهبد قاسم سلیمانی به کار بردند، «فرمانده سایهها» بود. دکستر فیلکینز، نویسنده مجله آمریکایی نیویورکر در گزارش بیش از ۱۰ هزار کلمهای خود در معرفی سردار سلیمانی به وی لقب فرمانده سایهها (Shadow Commander) یا «فرمانده پنهان» داد. این لقب سپس بارها در رسانههای دیگر از مجله آمریکایی آتلانتیک گرفته تا خبرگزاری فرانس ۲۴ فرانسه و جاهای دیگر تکرار شد.
فرمانده سابق نیروی زمینی آمریکا میگوید: فکر نمیکنم تا قاسم سلیمانی زنده است، کارمان به سامان برسد، زیرا همه مخالفان در مقابل راهبردهایش درمانده شدهاند
این تعبیر رسانه آمریکایی بیش از همه ناشی از تأکید بر نقش شهید سلیمانی در بازطراحی نظم امنیتی منطقه غرب آسیا و همچنین ناشی از نقش وی در به شکست کشاندن نقشههای آمریکا برای منطقه غرب آسیا بود. گرچه شهید سلیمانی همواره آشکارا فعالیت میکرد، اما تعبیر سایه یا پنهان به این دلیل است که در درون فعالیتهای فرمانده فقید نیروی قدس سپاه، به شکست کشاندن طراحیهای آمریکا قرار داشت.
در همین راستا اسکات ریتر، افسر اطلاعاتی پیشین ارتش آمریکا روایت جالبی از سبک کاری سردار شهید سلیمانی مطرح کرده است. وی در بخشی از روایتش میگوید: سليمانی ژنرال و دیپلمات موفقی بود که بازی را بهتر از ما انجام میداد، در سراسر بازی ما را شکست داد، راهکاری نداشتیم و وی را کشتیم.»
جک کین، فرمانده سابق نیروی زمینی آمریکا نیز میگوید: فکر نمیکنم تا قاسم سلیمانی زنده است، کارمان به سامان برسد، زیرا همه مخالفان در مقابل راهبردهایش درمانده شدهاند.
ست جی جونز، چهره دانشگاهی، کارشناس علوم سیاسی و نویسنده آمریکایی که بیشتر به خاطر مطالعات امنیتی شناخته شده است، در کتابی که پس از شهادت سردار سلیمانی منتشر کرد، نوشت: سلیمانی از فرماندهانی بود که آمریکا را منبع اصلی بیثباتی در نظام بینالمللی و تهدیدی مستقیم برای منافع ملی کشورها میدانست.
با این توصیفات به نظر میآید لقب فرمانده سایهها به دلیل نقشی است که سردار سلیمانی در شکست نقشههای آمریکا برای غرب آسیا و بازطراحی نظام امنیتی این منطقه مطابق با منافع جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت داشت.
یکی دیگر از محورهایی که در سخنان شمار زیادی از آمریکاییها درباره شهید سلیمانی وجود دارد، اعتراف به شایستگیهای وی است. اعتراف به این شایستگیها صرفاً به نبوغ نظامی شهید سلیمانی مربوط نبود، بلکه ناشی از منش و رفتار وی نیز بود.
جان مگوایر، افسر سابق سیا در اینباره میگوید: یک بار با قاسم سلیمانی برخورد کردم؛ برخوردی ناخواسته. وی شبیه آن چیزی نیست که از یک فرمانده چریکی انتظار دارید. مردی اتوکشیده، توانمند و خصوصیتهای فرماندهی به شکل برجستهای در وی مشهود است؛ انسانی حرفهای است.
نشریه آمریکایی نیویورکر به بررسی ویژگیهای فرمانده فقید نیروی قدس سپاه از زبان مأموران سیا و مقام های عراقی پرداخت و با بیان اینکه سردار سلیمانی بهندرت صحبت میکند، وی را دارای کاریزمای نهفته دانست. در این گزارش جان مگویر، افسر سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، سردار سلیمانی را قدرتمندترین عامل در غرب آسیا که کمتر کسی چیزی درباره اش شنیده است، معرفی کرد.
مارک گریچ، کارشناس مؤسسه دفاعی آمریکا نیز اعتقاد دارد، قاسم سلیمانی یکی از ۱۰ چهره متفکر برتر در عرصه امنیتی و دفاعی جهان است که اثر فعالیت هایش از یمن تا سوریه پیداست. مک کریستال، ژنرال آمریکایی نیز با اعتراف به توانمندیهای فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگوید: قاسم سلیمانی جزو کاریزماتیکترین رهبران نظامی جهان است، اما وی را کسی به درستی نمیشناسد.
یکی دیگر از توصیفاتی که مقام های آمریکایی درباره شهید سلیمانی داشتند، «دشمن قابل احترام» بود. باراک اوباما، رئیسجمهور اسبق آمریکا در یکی از دیدارهایش با حیدر العبادی، نخست وزیر اسبق عراق در سال ۲۰۱۴ میلادی درباره سرلشکر سلیمانی گفت: وی دشمن من است، ولی برایش احترام ویژهای قائل هستم.
ژنرال پترائوس، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز در مصاحبهای به ویژگیهای منحصر به فرد سردار سلیمانی پرداخت و گفت: قاسم سلیمانی فردی بسیار توانمند، مدبر و دشمنی قابل احترام است. وی بازی خود را به خوبی انجام میدهد.
جان کری، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا نیز احترام به شهید سلیمانی را به گونه دیگری بیان میکند و در یکی از دیدارهایش با وزیر امور خارجه سابق کشورمان گفت: برای یک بار هم شده مایلم قاسم سلیمانی را از نزدیک ببینم.
برخی مقام های آمریکایی نیز به طور ضمنی اعتراف کردند سردار سلیمانی قابل احترام است. زلمای خلیل زاد، سفیر سابق آمریکا در امور افغانستان اعتراف کرد: برخلاف اینکه مقام های آمریکایی سلیمانی را به جنگافروزی متهم میکنند، وی در ایجاد صلح در منطقه فعال بوده است.
مارک گریچ، کارشناس مؤسسه دفاعی آمریکا نیز اعتقاد دارد، قاسم سلیمانی یکی از ۱۰ چهره متفکر برتر در عرصه امنیتی و دفاعی جهان است که اثر فعالیت هایش از یمن تا سوریه پیداست
دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی در بامداد 13 دی 1398 به صراحت اعتراف کرد، دستور ترور وی را شخصاً صادر کرده بود. پس از این جنایت، آمریکاییهای زیادی عنوان کردند، دستور ترور شهید سلیمانی بیش از همه ناشی از درماندگی آمریکا مقابل فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مصداق بارز نقض قوانین بینالمللی بود، زیرا سردار سلیمانی فرمانده رسمی نظامی ایران به شمار می رفت.
رابرت فانتینا، نویسنده آمریکایی کتاب «تبلیغات دروغین، دروغ و نمادهای دروغین؛ چگونه آمریکا جنگهایش را توجیه میکند»، درباره ترور سردار سلیمانی به وسیله دولت آمریکا گفت: ترور سردار سلیمانی نقض قوانین بینالمللی بود. هیچ دولتی از نظر قانونی نمیتواند فرمانده نظامی یا رهبر کشور دیگری را به قتل برساند. آمریکا به این دلیل با ایران اختلاف دارد که نمیتواند دولتی قدرتمند و با نفوذ در غرب آسیا غیر از شریک جنایتکار خود، یعنی رژیم صهیونیستی را تحمل کند. ترور سردار سلیمانی تنها باعث افزایش خصومت با آمریکا شد.
چهار سال از ترور قهرمان ملی ایران، سردار سپهبد قاسم سلیمانی به وسیله دولت آمریکا میگذرد. ارزیابی دیدگاه آمریکاییها حاکی از این است، دستور ترور شهید سلیمانی بیش از همه ناشی از درماندگی واشنگتن مقابل نبوغ نظامی فرمانده فقید نیروی قدس سپاه بود.
نکته مهمی که وجود دارد، این است شهید سلیمانی به تمجیدهای آمریکاییها از خود توجهی نداشت و هرگز تحت تأثیر آن و نیز قدرت نظامی آمریکا قرار نگرفت. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه سابق آمریکا زمانی که رئیس سازمان سیا بود، در سخنانی در همایش سالیانه امنیت ملی ریگان در کالیفرنیای جنوبی گفت: درباره رفتارهای ایران در عراق نامهای را برای ژنرال سلیمانی نوشتم، اما او نامه مرا باز نکرد.